سلطان سعود القاسمی؛
در ژانویه ۲۰۰۶، شیخ محمد بن راشد آل مکتوم حاکم دبی و نخست وزیر امارات شد. شیخ محمد بلافاصله خون تازه ای در رگهای برخی از مناصب وزارتی کمتر فعال تزریق نمود و آن ساختارها را متحول کرد. قبل از این رویداد، تغییر یک وزیر اتفاق جدیدی را رقم نمی زد و همان وضعیت گذشته ادامه می یافت و فیلم «روز گراندهاگ» را برایم تداعی می کرد.
در میان منصوب شدگان، دکتر انور قرقاش، استاد دانشگاه تحصیل کرده کمبریج و تاجر اماراتی که به همراه خود دانش و تجربه عملی را برای کابینه به ارمغان آورد، محمد الگرگاوی، سخنور کاربلد، و دکتر حنیف حسن القاسمی، مسئول اصلاحات احتمالاً چالشبرانگیزترین وزارتخانه، وزارت آموزش و پرورش.
این شخصیت های ارزشمند همکاران خود را بواسطۀ افزودن یک بعد گم شده در تشکیل تکنوکراتهای اماراتی تحسین کردند؛ برای اولین بار یک اقلیت قومی اماراتی معروف به عجم یا عجمی وارد عرصه شدند. در پادشاهی های عرب خلیج فارس، اصطلاح عجم به عنوان اشاره ای به ایرانیانی استفاده می شود که در اوایل قرن گذشته به سواحل جنوبی خلیج فارس مهاجرت کردند، و البته کسانی که دهه ها و حتی قرن ها قبل از آن چنین کرده بودند. عجم ها در پیشبرد تجارت، فرهنگ و حتی معماری جایی که ساکن شده اند، نقش بسزایی داشته اند.
تاریخ جدید مهاجرت عجم به Trucial States یا همان ایالت های آشتی[۱] از اواسط قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ ادامه دارد. در اوج امپراتوری قاسمی در سال ۱۸۱۹، این حکومت خانوادگی به سواحل جنوبی ایران قاجاریه گسترش یافت. عمدتاً به بندرها یا بنادر چارک، موغو و لنگه و همچنین جزایر کیش و قشم گسترش یافت. بندر لنگه به دلیل مالیات اسمی به یک مرکز تجاری و بازرگانی تبدیل شده بود.
هنگامی که شیخ خلیفه بن سعید القاسمی در سال ۱۸۷۴ به طور غیرمنتظره درگذشت، درگیریهای داخلی در خانواده رخ داد و دولت ایران آن را فرصتی برای گسترش نفوذ خود و تعیین مدیر گمرک خود در لنگه دید. بر اساس کتاب «پدر دبی»، زندگینامه مرحوم شیخ راشد بن سعید آل مکتوم نوشته گرام ویلسون، مقامات ایرانی بارها مالیات ها را افزایش دادند و هزینه های جدیدی برای خدمات ابتدایی دریافت کردند که در نتیجه بندری که زمانی پر رونق بود به یک باره به هم ریخت. امارتهای متصالح و به ویژه دبی در موقعیت برتر برای جذب این بازرگانان قرار داشتند و به آنها محیطی با مالیات صفر، زمین رایگان و حفاظت شخصی ارائه کردند.
وقتی یک دهه پیش با مادر و مرحوم پدرم از موزههای مختلف در بخش تاریخی شارجه، در محله بستکیه دبی و خانههای سنتی در سایر امارات دیدن کردم، از مشارکتهای مختلف این بازرگانان مطلع شدم. گیاهان دارویی و ادویههایی که وارد میکردند به غذاهای عربی که قبلاً ماهی کبابی در یک روز خوب بود، طعم و مزه میدادند. برجیل یا بادگیر سنتی که سیستم تهویه مطبوع طبیعی را در خانه ها ایجاد می کرد، نامی که در سال ۲۰۰۱ زمانی که شرکت کارگزاری خود را در دبی تأسیس کردم، برگزیدم، نمونه ای از میراث معماری است که ریشه های آن در جنوب سرزمین پارس یافت می شود. چنین پیشرفت هایی با ورود بازرگانان عجمی در پایان قرن نوزدهم بیشتر شد. هنوز به یاد دارم که پدرم روی «الف» تأکید میکرد، «سلطان» میگفت: «بارجیل تلفظ میشود». بعداً فهمیدم که این نام نسخه عربی کلمه فارسی بادگیر است که به معنای «تله باد» است.
این مهاجران متشکل از اقوام شیعه و سنی، فارس و عرب بودند، اما از آنجایی که از سواحل شمالی خلیج فارس وارد شدند، اصطلاح عجمی برای همه آنها به کار می رفت. برخی از این خانوادهها قبلاً از سواحل عربی به سواحل شمالی خلیجفارس مهاجرت کرده بودند تا حدود یک قرن بعد بازگردند، اما برخی همچنان با سوءظن به آنها نگاه میکنند.
به دلیل دریافت پیامکی که عنوان می کرد شیخ محمد در بدو آغاز بکار، گامی شجاعانه برداشته بود و، هر چند یک قرن پس از حضور این خانواده های بازرگان، تعدادی از وزرای عجمی را به کابینه امارات منصوب کرد مشتاق شدم این مقاله را بنویسم. در پیامکی که دریافت کردم آمده بود: «دولت ایران از امارات به خاطر حسن نیت خود در انتصاب این وزرا سپاسگزار است.» من به اندازه کافی ناراحت بودم و تنها آرامشم این بود که بر خلاف سایر پیامک های تهاجمی که به خصوص در اعیاد اسلامی مدام با آن بمباران می شوم، این پیام چندین بار برای من ارسال می شد. آیا الجزایر از فرانسه برای انتصاب زین الدین زیدان فوتبالیست به عنوان کاپیتان تیم فوتبال فرانسه تشکر کرد؟ این وزرا با جدیت کار کرده اند و دست در دست همکاران خود برای پیشبرد منافع امارات در عرصه بین المللی تلاش کرده اند.
این کشور تنها از طریق چنین گام های جسورانه کامل می شود. زمان آن فرا رسیده است که مشارکت های موزاییکی که این ملت جوان را تشکیل می دهد را بشناسیم. اماراتی های آسیایی، بلوچ، زنگباری، عرب و ایرانی این کشور را به آنچه امروز است تبدیل کرده اند. انتصاب و موفقیت این وزرا گواه بر این است که امارات در واقع یک کشور شایسته سالار است که در آن لایق ترین و تواناترین نامزدها صرف نظر از خاستگاهشان به پست های کلیدی ارتقا می یابند. این امر امارات را به چنین کشوری تبدیل می کند که می بینیم. کشوری که دوستش دارم؛ و کسانی که از شیخ محمد تشکر می کنند باید شهروندان امارات باشند.
[۱] عنوان آن زمان امارات متحده عربی Trucial States